۴ تمرین عملی برای بهبود روابط عاطفی با همسر
برای من سوال بود که چه چیزهایی باعث میشه آدما توی روابطشون شادتر باشن و بتونن شعلهی عشقشون رو همیشه پرحرارت و نورانی کنن! یه مقاله از Wendy Rose Gould در وبسایت هداسپیس پیدا کردم که ۴ راه رو به شما یاد میده که عمل به این راه ها باعث تقویت روابط عاشقانه میشه. خانوم وندی میره پیش یه رواندرمانگر حرفهای و اون شخص به وندی کمک میکنه که با انجام کارهایی، رابطهاش با شوهرش رو تقویت کنه و حرارت رابطه رو افزایش بده. تیم هوشیار این مقاله از خانوم وندی رُزگلد رو براتون ترجمه کرده:
من در عرض یک ماه عاشق رابرت شدم! میتوانید مرا دیوانه خطاب کنید، بگویید ساده لوح هستم و یا به من بگویید که واقعاً باید بیشتر مراقب قلبم باشم! اما نکته در مورد سقوط در عشق (falling in love) – “سقوط” (falling) کلمه کلیدی است – این است که در آن چیزی به این راحتی قابل کنترل نیست!
اولین قرار ملاقات ما نوشیدن یک قهوه در کافه مورد علاقه من در شهر بود، و دو روز بعد یک درس رقص نه چندان زیبا و دو روز بعد، یک پیاده روی تابستانی عصرگاهی در خیابانهای طبقه قدیمی شهر اسکاتسدیل (Old Town Scottsdale)، جایی که سرانجام خود را در یک مکان کوچک و تاریخی یافتیم! آن هفتههای اولیه و هیجان انگیز سریع گذشت و ما با خوشحالی در حباب “رابطه جدید” مملو از ماجراجویی مست و سرخوش بودیم. همه چیز خوب پیش میرود و در فراز و نشیبهای طبیعی، ماجراجوییها و لحظات آرامتر، من و رابرت با هم کاملاً راحت هستیم. البته راحتی بسیار خوب است، اما همه با عبارت “خیلی راحت نباش” (Don’t get too comfortable) آشنا هستند که به هر جنبهای از زندگی مربوط میشود! و بنابراین، هنگامی که هیاهوی هیجان انگیز یک رابطه تازه به یک جریان ملایم از پالسهای ملایم تبدیل میشود، از این واقعیت آگاه میشوید که “تقویت صمیمیت” کار واقعا دشواری است. وقتی یک زوج عاشق میشوند و سپس به الگوی تهیه شام شبانه، پیاده روی منظم شبانه و گذراندن تعطیلات آخر هفته (دوباره) با خانواده و یا دوستان میپردازند چه باید کرد؟ سفرهای سه روزه مطمئناً این ماجراجویی را زنده نگه میدارد، در حالی که بد شانسیهای خندهدار آشپزخانه و یا نوازشهای روی کاناپه هرگز قدیمی نمیشوند! با این وجود، من میخواستم خودم را به یک نوار ابزار ارتباطی مجهز کنم که به حفظ مسیر صمیمیت فعلی ما کمک میکند؛ بنابراین با روان درمانگر پاتریک وانیس (Patrick Wanis)، متخصص در رفتار و روابط انسانی، مشورت کردم.
درخواست ویژه من این بود که در مورد تمرینات کوتاه و سادهای که هر زوجی میتوانند برای تقویت پیوند خود با هم انجام دهند، آموزش ببینم. در این جا آن چه او توصیه میکند، همراه با تجربه شخصی من در انجام آن ها را خواهیم داشت:
تمرین اول: زیبایی که من در تو میبینم!
مکانی آرام، راحت و شاید زیبا را پیدا کنید که بتوانید به طور موقت دنیا را فراموش کرده و بر یکدیگر تمرکز کنید. رو به روی همسر خود بنشینید، دستان یکدیگر را گرفته و سپس به نوبت از این عبارت استفاده کنید: [نام شریک زندگی شما]، زیبایی که من در تو میبینم اینه که … برای مثال؛ « رضا، زیبایی که من در تو میبینم اینه که تو همیشه صبور هستی » و یا « سارا، زیبایی که من در تو میبینم اینه که تو برای رسیدن به اهدافت نهایت تلاشت رو میکنی»! لیست شما لازم نیست طولانی باشد و تعریفتان لازم نیست عجیب و انقلابی باشد! افکاری را بیان کنید که شریکتان به شنیدن آن ها عادت ندارد و در ارائه آن صادق و محترم باشید. تا زمانی که دوست دارید، این کار را انجام دهید – حتی اگر دو دقیقه باشد – چیزهایی را که در شریک زندگی خود زیبا میدانید بیان کنید.
وانیس میگوید وقتی شما شنونده هستید، فقط از آن ها تشکر کنید – آن چه شریک زندگی شما میگوید را انکار، تحریف و یا نفی نکنید. درعوض، در حالی که به یکدیگر نگاه میکنید، از این کلمات استقبال کرده و آن ها را در آغوش بگیرید! وانیس هشدار میدهد که اولین باری که این کار را انجام میدهید همه چیز کمی ساختگی و غیر طبیعی به نظر میرسد! وقتی آن را برنامه ریزی میکنید، با “اوه این واقعا وحشتناکه! چه ایدهی مزخرفی! این ایدهی کیه؟” مواجه می شوید! و به طور قطع مقاومت وجود خواهد داشت! من متوجه شدم که این نکته هنگام استفاده از این تمرین (و تمرین بعدی) واقعا درست است!
در حقیقت: چندین وقت طول کشید تا من و شریکم حتی بتوانیم آن اولین کلمات را به زبان بیاوریم! احساس ناخوشایندی به نظر میرسید، مثل این که قرار بود به زور از هم یک تعریف کنیم! اما با شروع کار رفته رفته همه چیز آسانتر شد. گاهی با چند قطره اشک، گاهی با خنده، و گاهی با چند آغوش مواجه شدیم! این واقعا احساس خوبی است که باعث شوید شریکتان احساس خوب و خوشایندی داشته باشد.
تمرین دوم: ابراز تشکر و سپاسگزاری
این میتواند ادامه تمرین قبلی باشد و یا میتوانید آن را در زمان دیگری انجام دهید. دوباره، شما نیاز است با شریک زندگی خود رو به رو شوید و دستهای یکدیگر را بگیرید، سپس به نوبت موارد زیر را بگویید: “[نام شریک زندگی شما]، از این که تو را در زندگیام دارم بسیار خوشحال هستم زیرا …”. سپس یک مورد از آن لیست را برای توضیح بیشتر انتخاب کنید! به عنوان مثال: “امبر، از این که تو را در زندگی خود دارم بسیار سپاسگزارم زیرا تو بسیار قابل اعتماد هستی، صادق هستی، اهمیت میدهی و مراقب هستی، بامزه و همچنین صبور هستی! از آن جا که تو صبور هستی، به من آموخت که صبورتر باشم و در نتیجه کمتر واکنش پذیر هستم، بسیار آرامتر هستم و همچنین استرس کمتری را در زندگی خود احساس میکنم!
وانیس میگوید: این کمی با تمرین اول شما متفاوت است! تفاوت این است که شما در این تمرین در حال توضیح دقیق دلیل تشکر و سپاسگزاری خود از این شخص هستید. به عبارت دیگر، شما فقط ویژگیهای طرف مقابل خود را ذکر نمیکنید، بلکه توضیح میدهید که چگونه شریک زندگی شما بر شما تأثیر مثبت گذاشته و از آن سود بردهاید. توجه داشته باشید که هر دو تمرین با گفتن نام شریک شما شروع میشود.
همچنین میتوانید مقاله: مدیتیشن چگونه باعث بهبود و تقویت روابط میشود؟ را مطالعه کنید.
تمرین سوم: یادآوری فعال
انواع مختلفی از این تمرین وجود دارد، بنابراین هر طور که ترجیح میدهید از آن استفاده کنید. در هر سناریویی، شما میخواهید از کالکشنهای بلیط فیلم و یا کنسرت، یادداشتهای کوچک عاشقانه، رسیدها، عکسها و یا هر نشانهای که در طول رابطه خود جمعآوری کردهاید، استفاده کنید. گزینه اول این است که یک دفترچه یا مجله بخرید و هر یک از یادگاریها را هنگام چسباندن به صفحات با هم مرور کنید. آن را یک کتاب حافظه زنده در نظر بگیرید که هر دو ماه یک بار به آن اضافه میکنید. گزینه دیگر (راحت تر) این است که موارد را با هم مرور کرده و در مورد آن ها صحبت کنید. در مورد هر دو روش، بحث کنید که چرا این لحظات به اندازه کافی برای شما مفید بودهاند تا یک یادآوری ملموس را در مورد آن برای خود ذخیره کنید.
گزینه سوم – و گزینهای که بیشتر خود جوش است – این است که از یکی از موارد عکس بگیرید و عکس را برای شریک خود در واتس اپ یا دیگر پیامرسان ها ارسال کنید. مثلا میتونید بگید: “ببین چی پیدا کردم. این همیشه بهم حس خوبی میده و… “. یک پیام متنی برای تعاملات سریعتر و راحتتر کار میکند، اما وقت گذاشتن برای نوشتن یک موضوع و قالب بندی یک یادداشت کامل نشان میدهد که شما تلاش و زمان بیشتری را صرف فکر کردن درباره پیام خود و به اشتراک گذاشتن آن یادگاری کردهاید. وانیس توضیح میدهد [در این تمرین] ما اهمیت همه چیزهای کوچکی که در زندگی ما اتفاق میافتد را بار دیگر تأکید و تقویت میکنیم.
من گزینه دوم را انتخاب کردم: به سادگی مجموعههای خود را با هم مرور کردیم. من و شریکم توافق داشتیم که این تمرین سرگرم کننده ترین، سبکترین و طبیعیترین احساس بود. (شاید به این دلیل که ما تمایل داریم اغلب به خاطر بیاوریم)! دیدن آن رسید رستوران از زمانی که ما روی پیتزای خود مو پیدا کردیم یا بازخوانی آن نامه عاشقانه احمقانهای که او هنگام خروج از شهر برایم ارسال کرد به ما کمک کرد تا آن لحظات را دوباره زنده کنیم و به یاد بیاوریم که چقدر با هم خوش میگذرانیم. دیدن چیزهایی که نگهداری میشد نیز بسیار هیجان انگیز بود، به ویژه این که اغلب بدون اطلاع دیگران ذخیره میشدند.
تمرین چهارم: من چه چیزی میتوانم به تو بدهم؟
این تمرین نهایی سادهترین به نظر میرسد، اما در واقع ممکن است بیشترین آسیب پذیری را از طرف هر دو طرف نیاز داشته باشد. در این مورد، صادقانه از شریک زندگی خود بپرسید: “چه کاری میتوانم انجام دهم که باعث شود احساس کنی در رابطه ما دوست داشتنیتر و خاصتر هستی؟ وانیس میگوید ممکن است وقتی شما این سوال را میپرسید با مقاومت – و یا با “من در حال حاضر احساس دوست داشتنی و خاص بودن را دارم” – رو به رو شوید اما اصرار داشته باشید که واقعاً پاسخ خود را دریافت کنید! شما همچنین باید آماده باشید تا مطابق پاسخ شریک زندگی خود عکسالعمل نشان دهید! این تمرین ارتباط را ارتقا میدهد و با این ایده غلط مبارزه میکند که اگر شریک زندگی شما واقعاً شما را دوست دارد، باید بتواند بدون گفتن آن به طور غریزی بداند که شما به چه چیزی نیاز دارید! وانیس میگوید این یک ذهنیت واقع بینانه نیست. ارتباطات، که او آن را “اشتراک” با یکدیگر تعریف میکند، تلاش واقعی و آگاهانه میطلبد.
یک روز صبح، چند روز پس از انجام این تمرینات، از رابرت یک پیام دریافت کردم که آیا من هم متوجه تاثیر تمرینات شده ام یا نه! ما هر دو اظهار داشتیم که بله، عمل به این تمرینات خیلی مفید بوده و ما تا حدودی به هم نزدیک شده بودیم، اما نکته مهم این بود که تصدیق زیبایی، ابراز سپاسگزاری و زمان سپری شده برای یادآوری، کارهایی هستند که ما باید مرتباً انجام دهیم تا عشق و ارتباط بین خود را تقویت کنیم. این تمرینات در مورد تلاش برای رسیدن به اوج نیست. بلکه، آن ها به دنبال فراتر از این حد هستند، فراتر میروند و غرق یکدیگر می شوند تا بتوانند عشق خود را ادامه دهند.
منبع: هداسپس
دیدگاهتان را بنویسید