۹ دلیل روانشناسی برای اینکه نباید فرزندتان را کتک بزنید

تاثیرات کتک زدن روی فرزند یا کودک چیست؟ چرا نباید فرزندمان را کتک بزنیم؟ اینجا ۹ دلیل روانشناسی برای کتک نزدن فرزندتان وجود دارد و پیشنهاد میکنیم با دقت بخوانید و همچنین این مطالب را در گروههای خانوادگی و شبکههای اجتماعی منتشر کنید تا به آگاهسازی والدین و جامعه کمک کرده باشید و با کمک همدیگر باعث شویم کتک زدن فرزندان و کودکان ریشهکن شود و والدین روش جایگزین بهتری برای تربیت فرزند خود بکار گیرند.
۱. کتکزدن باعث ترویج درگیری فیزیکی میشود
بعضی از مادران در ابتدا فکر میکنند سیلی زدن یکی از اصلیترین ابزار تربیت است، تا اینکه چند سال بعد شاهد کتک خوردن پسر یک سالهشان از دختر سه سالهشان میشوند. وقتی از دختر پرسیده شد چرا برادرات را کتک زی، گفت: من فقط داشتم مامان بازی میکردم! (فکر کرده کتک زدن بازی مادران است) آن مادر دیگر هیچگاه فرزندانش را کتک نزد. کودکان دوست دارند تقلید کنند، به خصوص از افرادی که دوستشان دارند. آنها فکر میکنند اجازه دارند تمام کارهایی که شما انجام میدهید را انجام دهند. والدین باید به خاطر داشته باشند که در حال تربیت پدر، مادر، یا همسرِ آینده هستند. به احتمال زیاد آنها از برای تربیت فرزندانشان از همان روشهای تربیتی استفاده خواهند کرد که شما برای تربیتشان استفاده کردهاید. خانواده موقعیتی برای آموزش و تمرین روشهای مقابله با مشکلات است. مطالعات نشان دادهاست کودکانی که در خانوادههایی بزرگ شدهاند که از تنبیه بدنی برای تربیت استفاده میکنند، در بزرگسالی بیشتر تمایل دارند از خشونت برای حل مشکلات استفاده کنند.
کتک زدن این حس را القا میکند که استفاده از خشونت به ویژه در مقابلِ افراد کوچکتر یا ضعیفتر از خود هیچ اشکالی ندارد. کودکان میآموزند که هرگاه مشکلی داشتند میتوانند آن را با یک ضربهی خوب حل کنند. کودکی که رفتارش با کتک کنترل شدهاست به احتمال زیاد از این روش در روابطاش با خواهر و برادرها، همتایان، و حتی همسر و فرزندان نیز استفاده خواهد کرد.
تنبیه بدنی تاثیرات عمیقی ایجاد میکند:
شاید بگویید من فرزندم را زیاد یا محکم نمیزنم. برعکس، بیشتر اوقات با محبت و خوشرو هستم. یک ضربهی آرام در یک موقعیت خاص نمیتواند خیلی اذیتاش کند. این استدلال درمورد بعضی از کودکان صادق است، اما برخی از آنها تنبیههای بدنی را بیشتر از ابراز محبت به خاطر میآورند. شاید در خانهی شما نسبت در آغوش گرفتن به کتک زدن یک به صد باشد، اما این احتمال وجود دارد که فرزندتان کتک را بیشتر از آغوش به یاد داشته باشد، به خصوص اگر در حین تنبیه بدنی خیلی عصبانی یا بیعدالت باشید (که اغلب هم همینطور است).
تنبیه فیزیکی به این معنی است که حق دارید خشمتان را با درگیری فیزیکی نشان دهید یا خطای خود را با کتککاری اصلاح کنید. به همین دلیل است که استفادهی والدین از این روش به اندازهی خودِ کتککاری تاثیر گذار است. کنترل خشم یکی از مهارتهایی است باید به فرزندانتان آموزش دهید. و استفاده از تنبیه فیزیکی این آموزش را بیتاثیر میکند. بیشتر منابع تاکید میکنند در حین عصبانیت از درگیری فیزیکی اجتناب کنید. اگر به این نکته توجه میشد، ۹۹ درصد درگیریها رخ نمیداد، زیرا اگر عصبانیت از بین برود روشهای مناسبتری برای اصلاح رفتار فرزندتان به ذهنتان خواهد رسید.
کتک زدن به شکل کلامی و احساسی:
درگیری فیزیکی تنها شکلِ آزار و اذیت کودک نیست. هرآنچه درمورد تنبیه فیزیکی میگوییم نیز نوعی تنبیهِ کلامی/احساسی است. ممکن است برای یک کودک زخم زبان زدن یا ناسزاگویی از لحاظ روانی آزاردهندهتر از کتک زدن باشد. آزار و اذیت عاطفی میتواند بسیار نامحسوس باشد و حتی به حق به نظر برسد. اگر کودک را برای انجام کاری تهدید کنیم میتواند بزرگترین ترس او (یعنی رهاشدگی) را تحریک کند (اگر فلان کار را نکنی از اینجا خواهم رفت).
معمولاً تحریکِ حس رهاشدگی (باشرطی کردن محبت، خودداری کردن از صحبت با وی، یا گفتن اینکه اگر به فلان کارش ادامه دهد دیگر او را دوست نخواهید داشت) به کودک این پیام را القا میکند که نمیتوانید پیش او بمانید یا از لحاظ عاطفی به او پایبند نیستید. یک ترس روانی میتواند پایدارتر از ترس فیزیکی باشد.
۲. کتک زدن کودک را کمارزش میکند
تصویر کودک از خود با توجه به درک وی از اینکه دیگران (به ویژه والدیناش) او را چگونه میبینند شکل میگیرد. حتی در گرمترین خانوادهها، کتک زدن پیام گیج کنندهای میدهد، به خصوص برای کودکان کم سن و سالی که قادر به درک دلیل اصلی این تنبیه نیستند. والدین زمان زیادی صرف میکنند تا به فرزندان خود این حس را بدهند که افراد با ارزشی هستند، و احساس “خوب بودن” داشته باشند. سپس ناگهان او یک لیوان میشکند، شما یک سیلی به او میزنید، و او فکر میکند “من باید آدم بدی باشم”!
بعد از این اتفاق، حتی یک آغوش گرم هم نمیتواند تلخی آن سیلی را از بین ببرد. کودک حتی تا مدتها بعد، آن ضربه را از درون و بیرون حس خواهد کرد. بعضی از کودکان به منظور عذرخواهی والدینشان را بغل میکنند (شاید اگر پدرم را بغل کنم، دیگر مرا نمیزند). وقتی کتک زدن به دفعات تکرار شود، این پیام را برای او خواهد داشت که تو ضعیف و بیدفاع هستی.
جوآن (Joan) ، مادری مهربان، باور داشت کتک زدن حق والدین است و ایجاد الزام برای تربیت کودک حرفگوش کن ضروری است. او احساس میکرد سیلی زدن به نفع کودک است. بعد از ماهها تربیت با استفاده از تنبیه فیزیکی، فرزندش منزوی شد. متوجه شد که در گوشهای به تنهایی بازی میکند، به همسنهایش علاقهای نشان نمیدهد، و از ارتباط چشمی با او خودداری میکند. انرژیاش را از دست دادهاست. در ظاهر پسر خوبی بود. اما در باطن، خودش فکر میکرد پسر بدی است. احساس خوبی نداشت و درست رفتار نمیکرد. کتک خوردن باعث شده بود فکر کند کوچکتر و ضعیفتر است و اطرافیاناش از او قویتربوده و زورگویی میکنند.
ضربه به روی دست:
چقدر وسوسه انگیز است که به آن دستان کوچک جسور سیلی بزنیم! بسیاری از والدین بدون فکر این کار را انجام میدهند بدون اینکه عواقباش را در نظر بگیرند. ماریا مونته سوری، یکی از اولین مخالفان کودک آزاری، بر این باور بود که دستهای کودکان ابزاری برای کاوش هستند، یعنی گسترشِ کنجکاویِ طبیعیِ کودک. سیلی زدن به آنها پیام منفی قدرتمندی می فرستد. والدین حساسی که ما با آنها مصاحبه کرده ایم، همگی موافقند که نباید از دست ها برای تنبیه بدنی استفاده شود.
تحقیقات از این ایده حمایت میکنند. روانشناسان گروهی متشکل از شانزده کودک چهارده ماهه را که با مادرانشان بازی میکردند مورد مطالعه قرار دادند. در یک گروه از کودکان، هنگامی که سعی کردند یک شی ممنوعه را بردارند، به دستشان سیلی زدند. در گروه دیگر، کودکان تنبیه بدنی دریافت نکردند. هفت ماه بعد این کودکان مجدداً مطالعه شدند و مشخص شد که نوزادانِ تنبیه شده مهارت کمتری در کشف محیط خود دارند. بهتر است کودک را از آن شی دور کنید یا بر اکتشاف او نظارت کنید، نه اینکه به دستان کوچکاش آسیب بزنید.
۳. کتک زدن باعث بیارزش شدن والدین می شود
والدینی که کودکان خود را با کتک زدن کنترل میکنند یا به شکلی دیگری با آزار و اذیتشان آنها را تنبیه میکنند، اغلب احساس میکنند ارزش خود را پایین میآورند زیرا در اعماق وجودشان در مورد شیوهی انضباط خود احساس پشیمانی میکنند. آنها اغلب از روی ناامیدی کتک میزنند (یا فریاد می زنند) زیرا نمیدانند چه کاری باید بکنند، اما پس از آن وقتی متوجه میشوند که این شیوه پاسخگو نیست، احساس ناتوانی بیشتری میکنند. همانطور که یکی از مادرانی که کتک زدن را از لیست روشهای تربیتی خود حذف کرد، گفت: «من در آن نبرد پیروز شدم اما جنگ اصلی را باختم. فرزندم اکنون از من میترسد و احساس میکنم چیز ارزشمندی را از دست دادهام.”
کتک زدن نیز نقش والدین را بیارزش میکند. ارزش داشتن به این معنی است که مورد اعتماد و احترام هستید، اما از شما نمیترسند. اقتدار پایدار نمیتواند مبتنی بر ترس باشد. والدین یا سایر مراقبانی که به طور مکرر از کتک زدن برای کنترل کودکان استفاده میکنند، وارد موقعیتی دوسر باخت میشوند. نه تنها کودک احترام خود را نسبت به والداش از دست میدهد، بلکه والدین نیز در وظیفهی خود شکست میخورند زیرا در ذهنشان کتک زدن به عنوان تنها گزینه ایجاد مطرح میشود و جایگزینهای کمتری برای کتک زدن دارند. والدین راهبردهای از پیش برنامهریزی شده و آزمایش شدهی کمتری برای منحرف کردن رفتار بالقوه دارند، بنابراین کودک بیشتر بدرفتاری میکند، و در نتیجه بیشتر کتک میخورد. به این ترتیب، به کودک آموزش داده نمیشود که سعی کند خود را کنترل کند.
ضربه زدن باعث بیارزش شدن رابطهی والد و فرزندی میشود. تنبیه بدنی بین کتک زننده و کتک خورنده فاصله ایجاد میکند. این فاصله بهویژه در خانوادههایی که روابط والدین-فرزند قبلاً تیره شده باشد، مانند خانههای تکوالدی یا خانوادههای ترکیبی، نگرانکننده است. در حالی که برخی از کودکان به طرز بخشندهای انعطافپذیر هستند و بدون تأثیر منفی در ذهن یا بدن خود به حالت عادی برمیگردند، برای برخی دیگر سخت است که دستی را که آنها میزند دوست داشته باشند.
۴. کتک زدن ممکن است منجر به سوء استفاده شود
تنبیه تشدید میشود. وقتی بخواهید کودک را «کمی» تنبیه کنید، کجا متوقف میشوید؟ یک کودک نوپا دستش را به سمت لیوان میبرد. به عنوان یادآوری برای لمس نکردن به دستاش ضربهای میزنید. او دوباره دستاش را دراز میکند، و تو محکمتر ضربه میزنی. کمی بعد، به گلدان ارزشمند مادربزرگاش دست میزند. محکم تر به دستاش میزنید. شما بازیای شروع کردهاید که نمیتواند برندهای داشته باشد. پس از مدتی، مسئله دیگر دست زدن به اشیا نیست، بلکه این است که چه کسی قویتر است (ارادهی کودک یا دست شما). حالا چه کاری میکنید؟ بیشتر و بیشتر ضربه میزنید تا زمانی که دست کودک آنقدر درد کند که نتواند به “نافرمانی” ادامه دهد؟
خطر شروع تنبیه بدنی در وهله اول این است که ممکن است احساس کنید باید اسلحههای بزرگتری بیرون بیاورید: دست شما به یک مشت تبدیل میشود، سیلی تبدیل به کمربند میشود، روزنامهی لوله شده تبدیل به ضربه با قاشق چوبی میشود، و حالا چیزی که درابتدا بیضرر به نظر میرسید تبدیل به کودک آزاری می شود. تنبیه زمینه را برای کودک آزاری فراهم میکند. والدینی که به تنبیه بدنی عادت کردهاند، خود را برای تنبیه سخت تر آماده میکنند. عمدتاً به این دلیل که جایگزین دیگری ندارند و هنگامی که فرزندشان بدرفتاری میکند بلافاصله وارد حالت تنبیه بدنی میشوند.
۵. کتک زدن باعث اصلاح رفتار نمیشود
بارها شنیدهایم که پدر و مادرها میگویند: «هرچه بیشتر کتک میزنیم، او بیشتر بدرفتاری میکند». کتک زدن رفتار کودک را بدتر میکند نه بهتر. و اما چرا؟ اساس ترویج رفتارِ مطلوب را به خاطر بسپارید: کودکی که احساس درستی میکند درست عمل میکند. کتک زدن این اصل را تضعیف میکند. کودکی که کتک میخورد از درون احساس نادرستی دارد و این در رفتارش نمایان میشود. هرچه بیشتر بدرفتاری میکند، بیشتر کتک میخورد و احساس بدتری پیدا میکند. چرخه ادامه دارد. ما میخواهیم کودک بداند که اشتباه کرده است و احساس پشیمانی کند، اما همچنان باور داشته باشد که فرد ارزشمندی است.
چرخهی بدرفتاری:
یکی از اهداف اقدامات انضباطی این است که فوراً از رفتار نادرست جلوگیری شود و کتک زدن ممکن است این کار را انجام دهد. ایجاد این باور در کودک که نباید رفتار نادرست خود را تکرار کند مهمتر از تکرار نکردن آن رفتار است (یعنی کنترل درونی مهمتر از کنترل بیرونی است). یکی از دلایل ناکارآمدی کتک زدن در ایجاد کنترل درونی این است که در حین و بلافاصله پس از کتک زدن، کودک چنان درگیر بیعدالتی تنبیه بدنی (یا شاید شدت آن) است که دلیل کتک خوردناش را فراموش میکند.
صحبت کردن با وی و آگاه کردن او از کاری که انجام داده است بدون تنبیه بدنی هم (اگر بیشتر نباشد) به همان اندازه کارساز خواهد بود. جایگزینهای کتک زدن میتوانند فکر و وجدان کودک را بیشتردرگیر کنند، اما ممکن است زمان و انرژی بیشتری از والدین بگیرد. این دلیل اصلی تمایل والدین به کتک زدن است (زیرا آسان تر است).
۶. کتک زدن باعث افزایش خشم در کودکان و والدین میشود
کودکان اغلب تنبیه را ناعادلانه مییابند. آنها به تنبیه بدنی بیشتر از سایر روشهای انضباطی اعتراض میکنند. کودکان مانند بزرگسالان منطقی فکر نمیکنند، اما در ذات خود عدالت را درک میکنند (هرچند معیارهایشان با بزرگسالان یکسان نیست). این ممکن است باعث شود تنبیه آنگونه که میخواستید عمل نکند و کودک را عصبانیتر کند. اغلب اوقات، احساس بیانصافی به احساس تحقیر تبدیل میشود. هنگامی که تنبیه کودکان را تحقیر میکند، یا طغیان میکنند و یا کناره گیری. در حالی که به نظر میرسد کتک زدن باعث میشود کودک از تکرار رفتار نادرست بترسد، اما به احتمال زیاد باعث ترس کودک از کتک زننده میشود.
در تجربه ما و بسیاری از کسانی که درباره تنبیه بدنی تحقیق کردهاند، کودکانی که رفتارهایشان در دوران نوزادی و کودکی تحت کنترل است، ممکن است از نظر ظاهری سازگار به نظر برسند، اما در درون آنها خشم میجوشد. آنها احساس میکنند که شخصیت آنها نادیده گرفته شدهاست و خود را از دنیایی که نسبت به آنها بی عدالت بودهاست، جدا میکنند. آنها به سختی اعتماد میکنند و نسبت به دنیایی که نسبت به آنها بیاحساس بوده است بیاحساس میشوند.
والدینی که پس از کتک زدن احساسات خود را بررسی میکنند، اغلب متوجه میشوند که تنها کاری که انجام دادهاند این است که خشم خود را از بین ببرند. این رهاسازی تکانشی خشم اغلب به اعتیاد تبدیل میشود و چرخهای از نظم بیاثر را تداوم میبخشد.
ما دریافتهایم که بهترین راه برای جلوگیری از کتک زدن، القای دو عقیده در خودمان است:
- اینکه فرزندانمان را کتک نزنیم.
- اینکه آنها را تنبیه کنیم. از آنجایی که پذیرفتهایم کتک زدن یک گزینه نیست، باید به دنبال جایگزینهای بهتر از کتک زدن باشیم.
۷. کتک زدن خاطرات ناخوشایند را زنده میکند
خاطرات کتک خوردن کودک میتواند به خاطرات خوشایند دوران کودکی لطمه بزند. افراد بیشتر وقایع آسیبزا را به یاد میآورند تا خوشایند. من در یک خانه بسیار بزرگ، بزرگ شدهام، اما گاهی به حق کتک خوردهام. صحنه های درخت بید را به خوبی به یاد دارم. بعد از کار اشتباهام، پدربزرگام مرا به اتاقام میفرستاد. او به من میگفت که قرار است کتک بخورم. به یاد دارم که از پنجره به بیرون نگاه کردم، دیدم که او از چمنزار عبور کرد و شاخهی بید را از درخت کند. او به اتاق من برگشت و با شاخه به پشت رانام زد.
به نظر میرسید که شاخه بید یک ابزار کتک زدن موثر باشد. از نظر جسمی و روحی بر من نیش زد و تأثیر گذاشت. اگرچه به یاد دارم که در یک خانه دوست داشتنی بزرگ شدهام، اما جزئیات لحظات شاد را به دقت صحنههای کتک خوردنام به خاطر ندارم. من همیشه فکر میکردم که یکی از اهداف ما به عنوان والدین این است که حافظهی فرزندانمان را با صدها و شاید هزاران صحنهی دلپذیر پر کنیم. شگفتانگیز است که چگونه خاطرات ناخوشایند کتک زدن میتواند جلوی این خاطرات مثبت را بگیرد.
۸. کتک زدن در دراز مدت تاثیرات منفی زیادی ایجاد میکند
تحقیقات نشان دادهاست که ممکن است تاثیرات کتک زدن عمیقتر و ماندگارتر از قرمزی جای ضربه باشد. در اینجا خلاصهای از تحقیقاتی که در مورد اثرات بلندمدت تنبیه بدنی انجام شده آمدهاست:
- در یک مطالعهی بلندمدت که در طول نوزده سال انجام شد، محققان دریافتند کودکانی که در خانههایی با تنبیه بدنی زیاد بزرگ میشوند، بیشتر ضداجتماعی و خودمحور هستند و در نوجوانی و بزرگسالی خشونت فیزیکی برایشان هنجاری پذیرفتهشده است.
- دانشجویانی که در خانهای با تمجید کمتر، وسرزنش، تنبیه بدنی، و آزار کلامی بیشتر بزرگ شدهاند، اختلالات روانی بیشتری نشان میدهند.
- نظرسنجی از ۶۷۹ دانشجو نشان داد کسانی که به یاد میآورند که در کودکی کتک خوردهاند، کتک زدن را به عنوان روشی برای انضباط پذیرفتهاند و قصد دارند فرزندان خود را کتک بزنند. دانشآموزانی که در کودکی مورد ضرب و شتم قرار نگرفتهاند نسبت به دانشآموزانی که کتک خوردهاند بهطور قابلتوجهی این عمل را کمتر میپذیرند. دانشآموزان کتک خورده نیز گزارش دادند که به یاد دارند که والدینشان در حین کتک زدن عصبانی بودند. آنها هم کتک زدن و هم طرز فکری که با آن همراه بود را به خاطر داشتند.
- به نظر میرسد اگر کتک زدن جایگزین ارتباط مثبت با کودک شود، در درازمدت تاثیرات منفی زیادی خواهد داشت. کتک زدن اگر در خانهوادهای گرم و محیطی بالنده انجام شود اثرات طولانی مدت کمتری خواهد داشت.
- مطالعه اثرات تنبیه بدنی بر رفتار پرخاشگرانه بعدی کودکان نشان داد که هر چه کودک بیشتر تنبیه بدنی شود، احتمال رفتار پرخاشگرانه با سایر اعضای خانواده و همسالاناش بیشتر است. کتک زدن در صورتی که در محیطی پرورشی انجام شود و دربارهی علتاش توضیحات منطقیای به کودک داده شود، پرخاشگری کمتری ایجاد میکند.
- مطالعهای دربارهی اینکه آیا سیلی زدن اثرات طولانی مدتی دارد یا خیر، نشان داد که کودکانی که با یک سیلی سبک به دست تنبیه شده بودند، هفت ماه بعد در رشد اکتشافیشان تاخیر داشتند.
- بزرگسالانی که در نوجوانی تنبیهات بدنی زیادی دریافت کردند، چهار برابر بیشتر از کسانی بود که والدینشان آنها را کتک نزده بودند همسرانشان را میزدند.
- شوهرانی که در خانههایی با خشونت شدید بزرگ شدهاند، شش برابر بیشتر از مردانی که در خانههای بدون خشونت بزرگ شدهاند، زنان خود را کتک میزنند.
- بیشتر از یک چهارمِ والدینی که در یک خانهی خشونتآمیز بزرگ شده بودند به حدی خشن بودند که احتمال داشت آسیب جدی به فرزندشان وارد کنند.
- مطالعات جمعیت زندانیان نشان میدهد که اکثر مجرمان خشن در خانههای خشونتآمیز بزرگ شدهاند.
- تاریخچهی زندگی مجرمانِ بدنام و خشن، قاتلان، و متجاوزین نشان دهندهی تنبیه بدنیِ بیش از حد در دوران کودکی است.
نتیجهگیری:
شواهد علیه کتک زدن بسیار زیاد است. صدها مطالعه همه به این نتیجه رسیدهاند:
- هر چه کودک تنبیه بدنی بیشتری دریافت کند، پرخاشگرتر میشود.
- هر چه کودکان بیشتر مورد ضرب و شتم قرار گیرند، احتمال اینکه نسبت به فرزندان خود بدرفتاری کنند بیشتر میشود.
- کتک زدن باعث رفتارهای خشونت آمیز بعدی میشود.
۹. کتک زدن کارساز نیست
بسیاری از مطالعات بیهودگی کتک زدن (به عنوان یک تکنیک انضباطی) را تائید میکنند و هیچ کدام سودمندی آن را نشان نمیدهند! در پنجاه سال گذشته در طب اطفال، هزاران خانواده را مشاهده کردهایم که کتک زدن را امتحان کرده و متوجه شدهاند که کارساز نیست. تصور کلی ما این است که والدین با افزایش تجربه، کمتر سراغ کتک زدند میروند. کتک زدن برای کودک، والدین یا جامعه کارساز نیست. کتک زدن باعث ترویج رفتار خوب نمیشود. بین والدین و فرزند فاصله ایجاد میکند و جامعهای خشن ایجاد میکند. والدینی که به تنبیه به عنوان ابزار اصلی انضباط متکی هستند، نمیتوانند فرزندشان را بشناسند، و همچنین قادر نیستند جایگزینهای بهتری ایجاد کنند تا فرزند خود را شناخته و رابطهی بهتری ایجاد کنند.
در روند بزرگ کردن فرزند، به این نتیجه رسیدهایم که کتک زدن کارساز نیست. با افزایش تجربه و تعداد بچهها، متوجه شدیم که کمتر و کمتر میزنیم. ما خودمان را از کتک زدن منع کردهایم. ما متعهد به ایجاد نگرش در فرزندان خود و فضایی در خانه خود هستیم که کتک زدن را غیرضروری میداند. از آنجایی که کتک زدن یک گزینه نیست، جایگزینهای بهتری را پیدا میکنیم. این امر نه تنها ما را به والدین بهتری تبدیل میکند، بلکه در درازمدت کودکان عاطفیتر و خوشرفتارتری پرورش دادهایم.
منبع: askdrsears
دیدگاهتان را بنویسید