عصبانیت با بدن چه میکند؟ فواید و تاثیرات مدیتیشن ذهن آگاهی برای خشم
عصبانیت یک احساس پیچیده است و برای بسیاری از مردم در صورتی که برای کنترل خلق و خوی خود تلاش میکنند، منبع شرم و یا گناه است! چه یک مه سرخ در حال کدر کردن لحظهی حال ما باشد، چه یک تحریک جوشان که در حال افزایش است، چه یک کینه طولانی مدت که بالاخره ابراز شد، و چه بیعدالتی که تحمل شده و یا شاهد آن بودهایم! همه ما خشم را به این شکل و یا شکلی دیگر تجربه کردهایم!
وقتی از دریچه ذهن آگاهی به آن نگاه میکنیم، خشم فقط یک انرژی است که نه خوب است و نه بد! فقط وقتی با عصبانیت درگیر میشویم – با آن همذات پنداری میکنیم، به آن دامن میزنیم، آن را نگه میداریم، از آن پر میشویم – همه چیز میتواند مشکل ساز شود! بنابراین چگونه مدیتیشن میتواند خشم را قبل از این که از کنترل خارج شود یا مخرب شود، تغییر دهد؟
تبدیل خشم
در مدیتیشن و استفاده از ذهن آگاهی، به ما فرصتی داده میشود که با عصبانیت – در هر زمان و هر گونه که به وجود میآید – به شیوهای ماهرانه رفتار کنیم!
وقتی هر احساسی در ما به وجود میآید، ما تمایل داریم ابتدا درگیر آن شویم و سپس آن را از طریق گفتار یا عمل بروز دهیم! این در مورد احساس خشم و عصبانیت نیز صدق میکند! با این حال، مدیتیشن میتواند به ما بیاموزد که چگونه یک ذهنیت عجول و واکنشگرا را به یک ذهنیت ملاحظه کننده، پاسخگو و سازنده تبدیل کنیم!
ما ابتدا با یادگیری تشخیص شروع خشم بدون قدم گذاشتن در آن شروع میکنیم.
یک دیگ پر از مایعات داغ و حباب دار را تصور کنید – آنجاست! ما آن را به وضوح میبینیم؛ اما میتوانیم فقط تماشا کنیم بدون آن که وارد آن شویم و یک پیمانه از آن را در اطراف اتاق پرتاب کنیم! ما مجبور نیستیم با آن درگیر شویم!
درک واکنش پذیری احساسی
واکنش احساسی با تحریک ایجاد میشود؛ اما این لزوماً به معنای درگیری فرد به فرد نیست. – هر چیزی: یک ترافیک شلوغ! فروشگاهی که شیر تمام کرده است! سیاست در تلویزیون! شکست تیم ورزشی مورد علاقه ما! دست و پا چلفتی بودن! – میتواند به اندازه کافی تحریک کننده باشد تا واکنش پذیری احساسی را برانگیزد!
توانایی تغییر خشم همچنین شامل قبول مسئولیت این واقعیت است که عصبانیت ما بخشی از ما است، صرف نظر از این که چه موقعیتی دکمه های ما را فشار میدهد! تعداد کمی از ما به طور هدفمند عصبانی میشویم؛ بنابراین آشنایی با واکنش پذیری احساسی ما به ما کمک میکند تا بفهمیم چه چیزی باعث میشود عصبانی شویم و در نهایت چه چیزی برای ما به ارمغان میآورد.
همان طور که به چیزی که ما را ناراحت میکند مینگریم، افکار عصبانی ما شعله های خشم را در ما تشدید میکنند تا زمانی که به نقطه ای برسیم که خشم خود را در ظاهر نشان میدهیم یا به دنبال سرزنش دیگران هستیم، و این جایی است که ما باید نقش ذهن خود را در برانگیختن آتش درک کنیم.
با تمرین یاد میگیریم که ببینیم خشم نیازی به فاش شدن در چند ثانیه ندارد. در واقع، هنگامی که یاد میگیریم عصبانیت را به عنوان یک انرژی زود گذر در نظر بگیریم، متوجه میشویم که میتوانیم آن را کنترل کنیم! ما همچنین عصبانیت خود را با وضوح بیشتری میبینیم و متوجه میشویم که اگر به طریقی مناسب هدایت شود، میتواند یک احساس سالم باشد.
خشم سالم در برابر خشم ناسالم
اگر ما به راحتی عصبانی میشویم و ناگهان فوران میکنیم و آتش را بر بینندگان بی لیاقت دم میزنیم، به احتمال زیاد ما در حال بروز خشم ناسالم هستیم که با آگاهی کم همراه است! در مقابل، اگر عصبانیت ما ناشی از یک عمل اشتباه یا بی عدالتی باشد و ما تأمل و آگاهی آموخته شده در مدیتیشن را به موقعیت بیاوریم، میتوانیم به درستی موقعیت را ارزیابی کرده و به جای واکنش نشان دادن، به آن پاسخ دهیم. به این ترتیب، ما فعالانه و مولد عمل میکنیم! این یک خشم سالم است و به درستی مهار شده و بیان میشود!
وقتی عصبانیت بالا میگیرد، ایده این است که به آن احترام بگذارید، آن را احساس کنید و به آن آگاه باشید بدون این که اجازه دهید شما را بسوزاند. این همان مهارتی است که میتوانیم از طریق تنظیم عاطفی و مراقبه به دست آوریم، مهارتی که با تنفس از طریق تکنیکی به نام “توجه متمرکز” شروع میشود.
تنفس به عنوان فشار سنج
توجه به تنفس یک راه مفید برای تعیین این است که چقدر ما آرام هستیم و یا چقدر آرام نیستیم!
تنفس یک فشار سنج قابل اعتماد برای احساس ما در بدن و ذهن در هر لحظه است. اگر تنفس ما زنگ خطر بود، هر بار که احساس عصبانیت، غرق شدن، بی حوصلگی و یا عصبانیت میکردیم، به صدا در میآمد. خوشبختانه “توجه متمرکز” یک سیستم سیگنال بسیار آرامتر است.
وقتی عصبانیت شروع به متورم شدن میکند، گویی بدن پر از هوای داغ و در حال افزایش است که جایی برای رفتن ندارد. تنفس میتواند سطحیتر و سریعتر شود. به همین دلیل است که احساس میکنیم ممکن است عصبانی شده باشیم.
تنظیم هیجانی ما با یافتن راهی برای تخلیه این شدت آغاز میشود و این رهاسازی از طریق تنفس انجام می شود. ما تمرکز خود را بر روی تنفس میگذاریم و به بدن اجازه میدهیم یک بازدم عمیق انجام دهد؛ و اگر دم و بازدم را ادامه دهیم – دو، سه، چهار، و حتی در صورت لزوم پنج بار – عصبانیت از بین میرود.
وقتی عصبانیت را تجربه میکنیم، متوجه شروع آن میشویم اما به ندرت به زمانی که از بین رفته است توجه میکنیم! با پیروی از تنفس، نه تنها تنش را برطرف میکنیم، بلکه عمداً شروع و پایان عصبانیت را نیز متوجه میشویم. با توجه به پایان، متوجه ناپایداری آن میشویم.
برای درک و فهم خشم خود به میزان خاصی از اراده نیاز است. همچنین به صبر و حوصله نیز جهت پیروی از تنفس طبیعی در این راه، به ویژه در لحظه، نیاز است. تنظیم این فشار سنج داخلی این پتانسیل را دارد که در نحوه آرام کردن خود و واکنش پذیری کمتر، تغییری واقعی ایجاد کند.
عصبانیت با بدن چه میکند:
عصبانیت را میتوان به یک واکنش احساسی محدود کرد! اما هرچه میزان این عصبانیت و خشم بیشتر شود، بیشتر به یک چیز فیزیکی تبدیل میشود!
هنگامی که از آستانه عصبانیت شدید یا حالت خشمگین عبور میکنیم، واکنشهای فیزیولوژیکی برای همه افراد یکسان است: فشار خون افزایش مییابد، ضربان قلب و تنفس تسریع میشود، ماهیچهها سفت میشوند، آدرنالین ما افزایش میابد و کورتیزول (Cortisol) “هورمون استرس” را در سیستم بدن ما آزاد میکند و مکانیسم “ستیز یا گریز” ما فعال خواهد شد! ما به مرحله کارتونی خروج بخار از گوشهایمان نمیرسیم، اما اتفاقات زیادی در داخل بدن ما اتفاق میافتد.
اگر در ناحیهای از مغز فعالیتهای زیادی در پاسخ به خشم مشاهده شود، این لوب پیشانی است – در واقع بخشی از مغز که بر استدلال حاکم است! با وارد شدن همزمان آدرنالین، تصمیمات فوری گرفته میشود و با عصبانیت و خشم، این تصمیمات ممکن است هوشمندانهترین نباشند! درک این نکته دشوار نیست که هنگام دیدن رنگ قرمز چقدر سخت است که مستقیماً به آن رنگ نگاه کنیم!
برای افرادی که دائما عصبانی هستند، تأثیر سلامتی به طور بالقوه قابل توجه است: بدن مملو از کورتیزول (Cortisol) میشود، سیستم عصبی تحت فشار قرار گرفته و فشار خون افزایش مییابد. تجزیه و تحلیل یک مطالعه علمی نشان داد افرادی که به راحتی عصبانی میشوند “در معرض خطر ابتلا به فشار خون بالا و بیماری عروق کرونر قلب هستند”.
علم چی میگه؟
محققان ارتباط بین مدیتیشن ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی را مورد بررسی قرار دادهاند و به طور فزایندهای آشکار میشود که افرادی که برای مدت زمان طولانی مدیتیشن میکنند پروسه آسانتری برای پردازش احساسات منفی خود بدون حذف این احساسات دارند.
یک مطالعه نشان داد که یک برنامه هشت هفتهای برای کاهش استرس مبتنی بر مدیتیشن ذهن آگاهی منجر به “کاهش ترس از احساسات، سرکوب خشم و ابراز خشم تهاجمی” شد.
هر چه بهتر احساسات افزایش یافته را به عنوان حالت های گذرا در نظر بگیریم، راحت تر با آن ها کنار میآییم.
منبع: Headspace
دیدگاهتان را بنویسید