۶ نکته که باید قبل از شروع مدیتیشن بدانید
این متن توسط لی بریسلور از وبسایت Headspace نوشته شده و ما برای شما عزیزان ترجمه کردیم:
من بیش از ۳۷۶ روز متوالی مدیتیشن کردهام. حتّی اکنون که در حال نوشتن این جمله هستم نیز باور کردن آن برایم دشوار است. سال اوّل مدیتیشن روزانه، تجربۀ فوق العادهای بود. هیچ وقت فکر نمیکردم بتوانم چنین تغییراتی ایجاد کنم. امّا نکاتی وجود دارد که آرزو میکنم قبل از شروع مدیتیشن میدانستم.
تغییر به طور ناگهانی اتفاق نمیافتد.
معمولاً چند ثانیۀ اوّل پس از اتمام مدیتیشن فوقالعاده است زیرا احساس هوشیاری، حضور و آرامش میکنم؛ دقیقاً همان حالتهایی که در سایر اوقات آرزو میکنم داشته باشم. از آنجایی که چنین احساسات مطلوبی تجربه میکردم، انتظار داشتم تغییرات عظیم نیز به همان سرعت رخ دهند. هر روز با خود میگفتم: «کی قرار است این احساسات پایدار و ماندگار شوند؟ من هنوز هم فکرهای زیادی در سر دارم و در لحظۀ حال نیستم!» زمان زیادی گذشت تا متوجّه شوم وقتی در حال تلاش برای تغییرات بزرگ هستم، این نکته را فراموش میکنم که قرار نیست حضور در لحظه در تمام اوقات زندگی ما ادامه داشته باشد. من دریافتهام که به جای تغییرات عظیم در زندگی، ذهن آگاهیام مدت زمان بیشتری ادامه پیدا میکند و این باعث شده است شادتر باشم.
پیدا کردن زمان برای مدیتیشن آنقدرها هم سخت نیست.
این کار در روزهایی که مشغول کار یا مسافرت هستم قطعاً میتواند یک چالش باشد، امّا برای خودم نیز جالب است که همیشه میتوانم برای این کار زمان پیدا کنم. پیش از آغاز مدیتیشن فکر میکردم چطور میتوانم روزانه ۱۰ دقیقه به تمرین اختصاص دهم. امّا من مدیتیشن را به یک عادت تبدیل کردهام.
همانطور که همیشه با دیدن نور چشمک زن آبی در صفحۀ موبایل واتساپ را چک میکنم. تنها تفاوت این است که این عادت یک عادت خوب است.
تغییرات ناشی از مدیتیشن در زندگی من به حدّی آشکار هستند که نمیتوانم از تأثیرات مثبتاش چشم پوشی کنم. من بیشتر در لحظه حضور دارم، خوشحالتر هستم و احساس میکنم به طور کلّی پذیرش بیشتری نسبت به تغییر دارم. در نتیجه گاهی اوقات در جمعهای دوستانه به شکل طولانی دربارۀ مزایای مدیتیشن سخنرانی میکنم.
مدیتیشن میتواند روند فکری شما را تغییر دهد.
یک تصوّر غلط رایج که قبل از شروع مدیتیشن داشتم، و از دوستان و خانوادهام نیز شنیدهام، این بود که مزیت اصلی مدیتیشن آرام کردن شماست. آنها اشتباه نمیکنند، همینطور است. امّا بزرگترین فایدهای که من از مدیتیشن دیدهام این است که افکار آزاردهنده و پوچ و بیفایده را مانند گذشته جدی نمیگیرم. من متوجّه شدهام که افکار و احساسات دائماً در حال حرکت هستند و بنابراین به زودی از بین خواهند رفت. من از افراط در الگوهای فکری امتناع می کنم، چرا که میدانم مفید نخواهد بود. اکنون میتوانم افکارم را تماشا کرده و سپس رها کنم و بر فعّالیتی که در حال انجام هستم، تمرکز کنم.
پیشنهاد میکنیم این مقاله را نیز بخوانید: ۱۳ نکته مهم برای قبل، هنگام و بعد از انجام مدیتیشنهای ذهنآگاهی
من همچنان من خواهم بود.
پیش از آغاز مدیتیشن، تصوّر میکردم با گذشت یک یا دو سال عملکردم در مواقعی که تحت فشار هستم، بهتر خواهد شد. من یک نسخۀ ایدهآل از خودم را تصوّر میکردم. مردی که استرس او را از بین نبرده است. من همیشه به افرادی که دکتر و خلبان میشوند علاقهمند بودهام، زیرا حرفههایی هستند که افراد را ملزم میکند تحت فشار کاملاً خونسرد عمل کنند. من هرگز نتوانستهام مانند آنها باشم و حتی اکنون با گذشت یک سال از آغاز مدیتیشن، هنوز هم نمیتوانم تحت استرس مانند یک دکتر یا خلبان رفتار کنم. اما در نظارت بر افکار و احساساتم در مواقعی که متحمّل فشار زیادی هستم، پیشرفت کردهام؛ و فکر میکنم این قدمی صحیح در مسیر هدف است.
مدیتیشن راهی برای رفع همۀ مشکلات زندگی نیست.
من امیدوار بودم مدیتیشن پاسخی برای همۀ مشکلاتم باشد. اینگونه نبود، امّا به این معنا نیست که زندگی مرا به کلی تغییر نداده باشد. مدیتیشن ابزاری به من داده است که میتوانم به کمک آن زندگیام را بهبود ببخشم. به نظر شما این رضایت بخش نیست؟
دیدگاهتان را بنویسید