۳ راه برای تقویت روابط اجتماعی از طریق تعیین مرز در رابطهها
برای برخی از ما، “نه” گفتن به درخواستهای خانواده و دوستان دشوار است. اما وقتی به همه چیز “بله” میگویید چه اتفاقی میافتد؟ احساس خستگی، استرس، اضطراب میکنید و حتی بدتر از آن نسبت به افرادی که به آن ها بله گفتهاید رنجیده خاطر میشوید!
اما این فقط در مورد خانواده و دوستان اتفاق نمیافتد! احتمال آن که این اتفاق در محل کارتان بیفتد خیلی زیاد است زیرا شما حتما میخواهید رئیس خود را تحت تأثیر قرار دهید و یا به همکاران خود کمک کنید. ممکن است برای تکمیل آن، بیش از حد کار کنید، که میتواند استرس بیشتری را به همراه داشته باشد و خواب مناسب و زمان کمتری را با عزیزان خود داشته باشید! یک راه حل برایتان وجود دارد: شما باید مرزهای بهتری تعیین کنید! این بدان معنا نیست که هر “بله” را به “نه” تبدیل کنید، بلکه میتواند شامل اختصاص دادن زمان بیشتری به امور مهم خود و زمان کمتری برای راضی نگاه داشتن دیگران باشد.
تعیین مرزها به چه معناست؟
ابتدا جالب است بدانید که تعیین مرزها مهارتی است که بسیاری از ما تا زمانی که خود را بیش از حد متعهد نیابیم یاد نمیگیریم! در حقیقت، مرزها برای تمام روابط ما ضروری هستند. در حالی که اکثر مطالعات به مرزهای مربوط به تعادل میان کار و زندگی نگاه میکنند؛ اکثر متخصصان معتقدند که مرزها برای هر رابطه سالمی ضروری هستند.
تعیین مرزها ما را ملزم میکند که ارزشها، اهداف، محدودیتها و زمان خود را تعیین کنیم و درباره این که چگونه واقعاً میخواهیم روزهای خود را در محیط اداری بگذرانیم تصمیم بگیریم. این میتواند به این معنی باشد که شما از ساعت ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر پشت میز کار خود کار میکنید و هر چیزی که به پایان نرسیده است، منتظر روز بعد خواهد ماند. سعی کنید آن را در تقویم خود برنامه ریزی کنید (و به آن پایبند باشید!)، درست مانند هر قرار دیگری.
اگر احساس میکنید از یک هفته کاری خسته شدهاید، به دوستان خود اطلاع دهید که نمیتوانید به آن ها کمک کنید تا خانه خود را در آخر هفته همان طور که در ابتدا امیدوار بودید رنگ آمیزی کنند. اما این کافی نیست که فقط به این چیزها فکر کنید و وقتی دیگران از شما وقت و کمک میخواهند احساس ناامیدی کنید. شما باید مرزهای خود را بیان و اجرا کنید. در این جا سه مرحله برای نحوه انجام این کار آورده شده است:
۱. با خود هماهنگ شوید!
به این فکر کنید که چه شرایطی باعث ناراحتی و یا استرس شما میشود و سپس وقت بگذارید تا واقعاً آن را در بدن خود احساس کنید! وقتی در حال تعامل با کسی هستید و یا سعی میکنید تصمیمی بگیرید و احساس ناراحتی در شما ظاهر میشود، این میتواند نشانگر خوبی باشد که مرزهای خود را بازنگری کنید!
۲. خود را در اولویت قرار دهید!
بسیاری از ما که با مرزها مشکل داریم نیز نقش سرپرستی را بر عهده گرفتهایم! چه در کودکی آموخته باشید و چه بزرگسال باشید، شما به عنوان سرپرست مسئولیت زیادی را برای کمک به همه بر عهده میگیرید. با این حال، سرپرستان اغلب از مراقبت از خود غافل میشوند تا زمانی که بدن آن ها علائم واضحی (مانند بیمار شدن، تجربه اضطراب یا نیاز به خواب اضافی) نشان دهد. اما – و آن طور که به نظر میرسد کلیشهای نیست – اگر مراقب خودتان نباشید، واقعاً نمیتوانید از دیگران مراقبت کنید. در این مورد، ممکن است منظورمان گذراندن وقت در وان حمام و یا رفتن به ماساژ نباشد (اگر چه این ها ایدههای خوبی نیز هستند!) – بلکه منظورمان احترام به احساسات و زمان خود است. احترام گذاشتن به خود همچنین میتواند به شما در تصمیم گیری در مورد نقش خود و یا رابطه مناسب در وهله اول کمک کند.
۳. واضح باشید!
محدودیتها یا درخواستهای مشخصی را تعیین کنید. اگر میدانید که سه شنبه و پنجشنبه روزهای شلوغی هستند، از شریک، همسایه و یا دوست خود بخواهید که فقط سه شنبه و پنج شنبه را به شما ملحق شود (به ویژه: “لطفاً بچهها را ببرید، شام تدارک ببینید و غیره”). آن چه را که نیاز دارید درخواست کنید و وقتی نمیتوانید کاری را انجام دهید، شفاف و روراست باشید. از گفتن “شاید” خودداری کنید، اگر میدانید که کمک به پروژهای بیش از حد توان شما است! اشکالی ندارد گاهی “نه” بگویید. وقتی مرزهای خود را روشن کنید، متوجه میشوید که دیگران نه تنها به آن ها احترام میگذارند، بلکه به مرزهای دیگران نیز توجه بیشتری خواهید داشت.
و نکته آخر این که مرزها نیازی به سفت و سخت و غیر قابل بخشش بودن ندارند. به عنوان مثال، در تعطیلات، ممکن است به زمان بیشتری برای خودتان نیاز داشته باشید. محدودیتها را به عنوان “توافق با نیت خوب” در نظر بگیرید، اما با بدن خود مشورت کنید تا به شما کمک کند تصمیم بگیرید که چه کارهایی را باید (و نباید) انجام دهید.
دیدگاهتان را بنویسید